پسری وارد کتابخانه محلی می شود ، او را با سینه های بزرگ یک سبزه سوزناک ملاقات می کند و او را سلام می کند و در رایانه ای در نزدیکی می نشیند. مرد جوان برنگشت و بلافاصله پورنوگرافی را از استودیوی فریزر روشن کرد و كتابدار عصبانی شد كه وقتی پورنوگرافی از مانیتور او می آمد ، قصد داشت او را كاف كند. او در محل یخ زد و شروع به نگاه به مانیتور کرد ، گویا چیزی در درون او پیچیده است ، دیگر نمی تواند خودش را کنترل کند و شروع به خودارضایی در پشت کمر پسر کرد. او این را فوراً دید و بسیار شگفت زده شد ، اما شوکه نشد و شروع به استفاده از اوضاع کرد. این کار برای او آسان نبود ، فیلم جنسی سکسی بنابراین در محل کارش بوی آینه ای بو کرد.