کریستینا عاشق است ، نه عاشق معلمش است ، نه با همسایه اش و حتی با برد پیت. او خودش را دوست دارد - با بدن باریک زیبا ، از خوشمزه ترین چیزها و زیباترین لباس ها تغذیه می کند. بعضی اوقات کریستینا یک جشن واقعی را برای خودش و بدنش ترتیب می دهد - او جلوی آینه بزرگی می آید و شروع به مجذوب کردن خودش می کند. او به خصوص دوست دارد نوک پستان خود را بپوشاند - بزرگ ، انعطاف پذیر و بلافاصله زیر انگشتان سفت و سخت. نوک سینه ها چنان احساس لطافت می کنند که بیدمشک را برافراشته و شروع به تقاضای بخشی از محبت می کند. سپس انگشتان کریستینا به سمت کلیتوریس حرکت کردند و به آرامی او را پوشاندند ، تا حد امکان فشار داد ، فشار داد و مالش داد. جای تعجب نیست که به زودی یکی از انگشتان دست تصاویر سکس دختر و پسر در این غار شدید غار داغ شود. هیچ چیز مانع از بهتر شدن کریستینا نمی شود.