یک توریست به یک شهر روسی آمد و تصمیم گرفت که برخی از عوضی را پیدا کند که برای سرگرمی های صمیمی به راحتی در دسترس باشد. به محض شروع یک پیاده روی در شهر ، او متوجه یک دختربچه زیبا که از قدم زدن در هوای تازه لذت می برد. پسر مذكور دختر را احضار كرد و به او نزديك شد و شروع به معرفي كرد و پس از آن تصميم گرفت كه يك فرصت جالب را به او بدهد ، براساس آن گوساله مجبور بود با يك هزينه ، در جايي در خيابان شهر با او رابطه جنسي برقرار كند. عیار چنین رویدادهایی را ترتیب داده بود ، بنابراین او یک دوست جدید را به مکانی آرام منتقل کرد و سپس تصمیم گرفت زمان آن رسیده که شلوار خود را روی شلوارهای دوست پسرش باز کند و لیس بیدمشک کند. عضویت این مرد بزرگتر و جالب تر شد ، به فیلم رابطه جنسی سوپر طوری که عیار می خواست با گلو نرم او را خدمت کند. سپس او تصمیم گرفت که زمان آن رسیده است که عروسک به داخل عصا های نرم خود حرکت کند