دختری جوان با رنگهای مشکی و لباس مدرسه با قیافه ای شاد به این ون که پسر در آن نشسته بود می فروخت و به فروش بستنی می پرداخت. او مکالمه کوتاهی با او داشت و با او تکه بستنی سکس از عقب فیلم خوشمزه را روی چوب بست و او را معالجه کرد و با اشاره به اینکه او مخالف انجام این کار با خروس نیست ، شروع به لیس زدن به او کرد. همانطور که احتمالاً حدس زده اید ، او این کار را به سرعت انجام داد ، و قبلاً همه لباس های مدرسه را برداشته بود ، به جز یک کراوات قرمز. پس از این ، او دختر مبتلا به سرطان را گرفت و شروع به مکیدن دیک بزرگ خود را به سینه های کوچک و کوچکش کرد. خوب ، طبق سنت ژانر ، سرانجام او در آن به پایان رسید.