خانم جوان یک صبح عالی داشت: او در یک کافی شاپ دنج نشسته بود ، اردک های موجود در پارک را تغذیه می کرد و آفتاب تابستانی را غرق می کرد. هنگام بازگشت به خانه ، فیلم سکس با عروسک جنسی تصویر بهتری پیدا کرد - مستاجر پر زرق و برق او زن دیگری را به خانه آورد و تقریباً تمام شد. کودک می فهمد که باید ترک کند ، اما آتش واقعی بین پاهای زیبای او شروع به سوختن می کند. او سعی می کند با لمس های خفیف آن را خاموش کند ، اما آتش بیشتر و بیشتر می سوزد ، اکنون به تفریحی زوج خواهر فقیر می پیوندد. او با خوشحالی گربه خود را زیر زبان یک غریبه در معرض خود قرار می دهد ، پس از آن از خوردن عضوی یک مرد جوان لذت می برد. مستاجر که از قبل چشم به صاحب خانه جوان مستأجر نگاه کرده بود ، با خوشحالی توپ های خود را در آغوش گرفت و بیدمشکش را تکان داد ، هرگز شک آنچه در صبح منتظر او بود ، شک نمی کند. اما دختر دیگر منتظر بود ...