پدربزرگ من قبلاً توسط موهای روباه سفید شده بود و همه به انواع داستانهایی مانند بابا نوئل اعتقاد دارند. بنابراین امشب تصمیم گرفت نامه ای به شخصیت محبوب خود بنویسد و از وی هدیه کریسمس بخواهد. درست است ، پدربزرگ و مادربزرگ بسته به سن ، باید چیزی خاص بخواهند. بنابراین او از یک مرغ دوست داشتنی خواست که شب گرم کریسمس را فیلم سکسی مقعدی با او بگذراند. البته ، داستان های سانتا ، اما در مورد ما نیست ، زیرا آن شب در واقع یک هدیه به پدر بزرگ بود. این یک نوزاد دختر زیبا است که توسط یک پستچی تحویل داده شده است. اما پدربزرگ سیستم زایمان را اشغال نکرد ، زیرا او سینه های شیک دختر را لیسید و می خواست با آنها بازی کند. جوجه مخالف ابزار مادربزرگ و مادربزرگ نیست. در حال حاضر لب های او انواع ترفندهای مختلفی دارد که آنها را به یک سرگرمی آبدار تبدیل می کند. بله ، و پدربزرگ هیجان انگیز از همه نمایش هایی است که میهمان او می تواند تصور کند.