یک مرد با اعتماد به نفس می خواهد بداند چگونه غریبه های جوان را با بهترین افراد جذب کند و می خواهد با او رابطه جنسی برقرار کند. در طی پیاده روی بعدی در سطح شهر ، پسربچه دختری زیبا را دید که از دانشگاه به خانه می آید. او به طور اتفاقی به طرف او فرار کرد و شروع به معرفی خود کرد ، تنها به دلیل کنجکاوی که قبلاً احساس می کرد کودک هر یک از برنامه های خود را می پذیرد. وقتی سگ آشکارا به پیچی گفت که می خواهد با او بخوابد ، پرسید که کجا می خواهد برود. این مرد زیبا مرد سبز را به خانه آورد فیلم عشقبازی و سکس و دوربین را روشن کرد زیرا علاوه بر جفت گیری ، او می خواهد شروع به فیلمبرداری پورنو کند تا جنسیت دیگری را به مجموعه خانه خود اضافه کند. لارو با این نظر موافق است ، بنابراین فوکر بلافاصله برخاست و با یک بیدمشک از طریق دهان زن نرم قدم زد ، سپس شروع به باز کردن عصا های جوان خود را به زیبایی ، آماده برای احساسات وحشی کرد.