این افسر پلیس تاریک خود را در یک اتاق آرام با بلوند سکسی قفل کرد که مدتهاست به نگاهش توجه می کرد و دریائی از لذت از خیالات وابسته به عشق شهوانی به دست می آورد نمایش دادن فیلم سکسی ، که در آن او به این مرد خاص اشاره می کند. هنگامی که مردی هنگام استراحت ناهار ، او را به استراحت دعوت کرد ، گربه با خوشحالی این مسئله را پذیرفت زیرا می خواست تسلیم یک همکار سرسخت و رابطه جنسی با حیوانات شود. به محض اینكه این دختر در رختخواب خود مبتلا به سرطان شد ، پسربچه شورت خود را پاره كرد ، شجاعانه با زبان خیس عصا هایش را لیسید و دریایی از لذت جنسی به دختر داد. پس از مدتی ، گربه شیرین شروع به تشکر از شریک زندگی خود با مکیدن گلو عمیق کرد ، پس از آن عیار واحد مرد را بر روی عصا هایش گرفت و آرام گرفت